عشق

در پی آن نگاه های بلند ،

حسرتی ماند و

آه های بلند!

 

" فریدون مشیری "

 

پ.ن : ای کاش ما آدما یک کم همدیگه رو می فهمیدیم...

 


برچسبها:
نوشته شده در جمعه 30 خرداد 1393برچسب:,ساعت 21:19 توسط violinist|

 

 

 

آلبوم عکسهایی از تهران پایتخت زیبای ما 2

 

 

تاریــــخ را کنار بگـــذار !


جغـــرافیا مهم تـــر است . . .


تــــو


کجایی ...؟!


برچسبها:
نوشته شده در چهار شنبه 28 خرداد 1393برچسب:,ساعت 15:19 توسط violinist|

 

همیشه این جوری بوده که من همه رو درک کنم، احساس همه رو بفهمم، با حال بدشون کنار بیام و به حرفاشون گوش بدم...

اما این وسط تکلیف من چی بود و چی هست؟!

هیچ وقت کسی نفهمید که من چی برای گفتن دارم،

من حالم چه جوریه

من  چه حسی دارم...

چرا شاید یک نفر کمابیش فهمید!

و شاید فقط همون یک نفر ...

 

*****

به قول "محسن چاوشی" :

هیشکی نمی فهمه چه حالی دارم

چه دنیای رو به زوالی دارم...

 


برچسبها:
نوشته شده در دو شنبه 26 خرداد 1393برچسب:,ساعت 15:35 توسط violinist|

 

نمی دونم این روزا چرا این قدر تکراری اند!

امروز تکرار خسته کننده ی دیروز و  هم چنین امروزی که فردایی مشابه خودش رو تفسیر می کنه...

چند روزیه که کارم توی چند عبارت خلاصه شده :

اینستاگرام،

ویولون،

آهنگهای بابک جهانبخش،

مرور خاطره ها و عکس های گذشته...

و حرفهای تکراری توی دفتر خاطرات!

...........

و خلاصه بگم!

شرح حال من این روزا اینه:

منو سازم و شب و تنهایی!

 

 

 


برچسبها:
نوشته شده در جمعه 23 خرداد 1393برچسب:,ساعت 11:4 توسط violinist|

 
 

 
 
چایت را بنوش

نگران فردا نباش!

از گندمزار من و تو 

مشتی کاه میماند

برای بادها ...
 


نیما یوشیج

برچسبها:
نوشته شده در جمعه 23 خرداد 1393برچسب:,ساعت 10:28 توسط violinist|